تاثیرات کربوکسی تراپی در بافت ها در طب زیبایی
امکان استفاده از کربوکسی تراپی از سال 1993 بررسی شد[21]، اولین بار تحقیقی توسط Brandi & D’Aniello در دانشگاه سینا ایتالیا انجام گرفت. Brandi و همکاران [22] تاثیر کربوکسی تراپی تزریقی را روی بافت چربی در سطح بافتی توصیف کردند: لیز سلول های چربی منجر به شکستن بافت چربی با رهاسازی تری گلیسریدها در فضاهای بین سلولی میگردد که هر چند این تغییرات به فضاهای بافتی با ساختارهای رگی و عصبی آسیب نمی زد. پوست یک ظاهر ضخیم تر نسبت به قبل از درمان داشت و رشته های کلاژن آزادانه تر توزیع میشدند. همچنین مشخص شد که بهبود قابلیت ارتجاعی بعد از کربوکسی تراپی سنجش شده بوسیله cutometer (کوتومتر) SEM 474 به میزان 55.5% بود (براندی، کارگروه ورسای، سپتامبر 2007).
توسعه مهارت های عملی، روش های متفاوت کارکرد تزریقی و تجربه کردن با مزایای جدید و نادر کربوکسی تراپی انجام شده در جنوب آمریکا مخصوصا در برزیل به دلیل انطباق پذیری و هنر پزشک های محلی کاملا امکان پذیر است. با توجه به این تجربه های آمیخته با تجربه های سایر نواحی جهان (براندی، پارماگیانا، دی آنیلو در ایتالیا) اکنون مشخص است که کربوکسی تراپی میتواند در بسیاری از مزایا در طب زیبایی مفید باشد: این مزایا شامل جوان سازی پوست(صورت، گردن، پوست بدن)، درمان علائم پوستی و انواع خاصی از ترک ها (مخصوصا ترک های لاغری و چاقی)، درمان سلولیت( فیبرولیپودیستروفی) و پیوستگی بعد از لیپوساکشن اشاره کرد. وضعیت مو ها هم موضوع طب زیبایی است، درمان ریزش مو و alopecia (کچلی موضعی) هم باید به این قسمت مشابه با درمان زخم های نواحی مختلف اضافه شود.
گاز دی اکسید کربن در بافت ها در طب زیبایی
تاثیرات سنتی گاز دی اکسید کربن در بافت ها شامل vasodilatation (اتساع رگی)، بهبود حمایت موضعی خون، نرمال سازی گردش خون، رگ سازی و در نتیجه افزایش متابولیسم موضعی که منجر به بهبود تغذیه ای میگردد. هرچند، در طب زیبایی به دلیل اینکه گاهی اوقات به طور شگفت انگیزی بهبود خیره کننده بعد از تنها یک جلسه کربوکسی تراپی در انواع خاصی از علائم پوستی، جوان سازی پوست و یا سلولیت/ adhesions (پیوستگی) پوست دیده میشود فرض میشود که سایر فاکتورها هم ممکن است نقش مهمی در ایجاد تاثیر داشته باشند. این فاکتورها شامل اول شستشوهای مکانیکی بوسیله جریان گاز می باشد. دوم تاثیرات انبساط مکانیکی (مخصوصا در جوان سازی) و فشار (مخصوصا در درمان سلولیت یا چاقی) روی سلول ها وجود دارند که ناشی از جریان نسبتا قوی گاز در طی کربوکسی تراپی می باشد. سوم، همچنین بعضی از تاثیرات اندک acidosis موقتی ممکن است وجود داشته باشد[23,24].
اخیرا، به دلیل سرزندگی گاز دی اکسید کربن و سرعت واکنش های سلولی محلی مشخص نیست تا چگونه نقش واقعی این فاکتورها را که به طور فرضی اهمیت زیادی در آزمایش ها هم در شرایط زنده و آزمایشگاهی دارند اثبات کنیم. سلول پوستی انسان به طور مشخص در جو غنی از دی اکسید کربن (5 تا 10 درصد بسته به غلظت کربنات هیدروژن در محیط کشت) کشت میشود[25]. شبیه سازی شرایط کربوکسی تراپی (که به طور ایده آل شامل نیروی مکانیکی جریان گاز است) در کشت سلول یا مدل مصنوعی پوست امروزه شدنی نیست و ما تنها میتوانیم به نتایج سایر تحقیقات امید داشته باشیم. مقالات زیادی وجود دارند که تاثیرات نیروهای مکانیکی (معمولا کشیده شدن و فشار) روی فیبروبلاست های پوستی، کراتینوسیت ها و ملانوسیت ها را توصیف میکنند[26-32].
مشخص است که سلول ها مخصوصا فیبروبلاست ها قادرند تا به سیگنال های مکانیکی با بیان ژن های فراوان پاسخ دهند و چنین تحریکی را به یک سری رویداد های بیولوژیکی تبدیل کنند و روی آن تاثیر بگذارند که منجر به تغییراتی می گردد؛ به عنوان مثال، در بافت پیوندی فیبروبلاست ها، سیتوکین ها و فاکتورهای رشد اتوکرینی را آزاد میکنند و تاثیرات پاراکرینی می گذارند. فعالیت آتوکرینی شامل تبدیل فاکتور رشد بتا(TGF-B) می باشد که سنتز و ترشح فاکتور بافت پیوندی (CTGF) را القا میکند که باعث سنتز کلاژن و تکثیر فیبروبلاست می گردد. فعالیت Paracrine (پاراکرینی) روی تمایز و رشد کراتینوسیت از طریق keratinocyte growth factor (ترشح فاکتور رشد کراتینوسیت فیبروبلاستی) (KGF)، فاکتور تحریک کننده کلنی گرانولوسیت-ماکروفاژ، اینترلوکین IL-6 و فاکتور رشد فیپروبلاست (FGF) تاثیر دارد. کراتینوسیت ها IL-1 و پپتید وابسته به هورمون پاراتیروئید را سنتز میکنند که فیبروبلاست ها را تحریک کرده تا KGF را تولید کنند.
فیبروبلاست ها همچنین فاکتور رشد اندوتلیال رگی (VEGF-A,B,C,D) را تولید میکنند که در تنظیم تکثیر سلول آندوتلیالی لمفاتیکی و رگی از طریق گیرنده هایی که منجر به رگ زائی و تولید لمفوئید میگردد مهم هستند. هر چند، اگرچه فیبروبلاست ها از مکانهای آناتومیکی متفاوت، مورفولوژی مشابهی دارند آنها جمعیت های سلولی هتروژنوس می باشند که وابسته به خاستگاه شان، پروفایل بیان ژن شان، فنوتیپ ها و سنتز سیتوکین ها و پروتیئن ها ماتریکس خارج سلولی به روش site-specifc manner (خاص ناحیه) می باشند [26,33].
به علاوه، در آزمایشات آنجا میتواند تفاوت هایی باشد که وابسته به نوع کشیده شدن( یک محوری، دو محوری، دایره ای و …) ، مدت دوام و جنس بستر دارد. در کربوکسی تراپی، ما میتوانیم کشیده شدن یک طرفه را در مورد جوان سازی پوست و ترک ها و کشیده شدن و فشار چند طرفه را در درمان سلولیت انتظار داشته باشیم. به طور کلی، فرض میشود که کشیده شدن مکانیکی منجر به تکثیر سلولی میگردد در حالیکه فشار مکانیکی منجر به یکسری تمایزات سلولی میگردد[27].
کسلر و همکاران[28] نشان دادند که ساختارهای اسکلت سلولی فیبروبلاست های پوستی روی شبکه های کلاژنی در نتیجه بار مکانیکی تغییر کردند. چنین فیبروبلاست هایی رشته های استرس اکتین دائمی را توسعه دادند که کل بدن سلول را حرکت میدهد و سلول ها را شبیه میوفیبروبلاست ها میکند. از طرف دیگر، فقدان انعطاف منجر به برگشت به سازماندهی دوباره کل اکتین اسکلت سلولی و پیوستگی موضعی میگردد، فیبروبلاست هایی که ظاهر شدند گرد بودند و رشته های actin stress (استرس اکتین) ناپدید شدند. VEGF-C در فیبروبلاست هایی القا شدند که در معرض کشش قابل انبساط قرار گرفتند. فیبروبلاست ها maximal expressionTGF-B1 را بعد از 12 ساعت کشت رو ژل های کلاژن قابل انبساط (با expression کمتر روی ژل های بدون کشش) نشان دادند. بعد از 20 ساعت expression TGF-B1 تنها تحت شرایط کشش بالا باقی ماند و در شرایط آرام کاهش یافت. اگرچه این داده ها می توانست با کربوکسی تراپی بی ارتباط باشد به دلیل اینکه گاز دی اکسید کربن سریع – متابولیز می باشد، از واکنشی که ما میدانیم دی اکسید کربن میتواند در بافت برای یک مدت طولانی باقی بماند: بعضی از بیماران درباره سنگینی پا به مدت 1 تا دو روز بعد از کربوکسی تراپی با حجم های بالاتر از 600 میلی لیتر یا بیشتر حرف میزنند. همچنین بعد از ورود گاز از پلک چشم گاهی اوقات ما مشاهده میکنیم که بقیه گاز در بافت برای ساعت ها باقی میماند. با حجم های کمتر، بیان کمتر می شود اما مشخص است که سپس ما باید نیروهای مکانیکی گاز روی سطح سلولی که گاهی اوقات برای ساعت های متوالی
ادامه می یابد را محاسبه کنیم. بیان CTGF در کل دوره آزمایش اتفاق می افتاد و در سلول های تحت استرس نسبت به سلول های با وضعیت نرمال به طور معنی دار بالاتر بود. CTGF مستقل از ترازهای TGF-B بود و القایش مستقیما وابسته به استرس مکانیکی بود.
سلول های HaCaT ( سل لاین کراتینوسیت نامیرای انسانی که غالبا در کشت سلول پوست استفاده میشود) و کراتینوسیت های نرمال پوست انسان نسبت به کشش مکانیکی بسیار حساس می باشند و با افزایش سنتز DNA پاسخ میدهند که ویژگی های تولید مثلی سلول ها را حمایت میکند[29]. حتی یک کشش مکانیکی اعمال شده به کراتینوسیت های HaCaT چسبندگی بستری را بویژه به فیبرونکتین و کلاژن نوع چهار افزایش می دهند و همچنین منجر به redistribution (بازپراکنش) سریع B1-integrin ها روی غشای سلولی پایه ای میگردد، اگرچه مقدار کلی این اینتگرین تغییر داده نشد. دسته بندی کردن اینتگرین های B-1 همچنین برای سایر سل لاین ها توصیف شد( سلول های اندوتلیالی، فیبروبلاست ها، اوستئوبلاستها ، سلول های ماهیچه قلبی) که نشان از یک پاسخ کلی به این تحریک را دارند. به نظر میرسد که بازسازماندهی دینامیک اینتگرین ها ظرفیت اتصال را تنظیم میکند[30].
Grinnell et al[29] توضیح دادند که رهاسازی کشش مکانیکی، آپوپتوزیس فیبروبلاست های انسانی را روی یک مدل از رگرسیون بافت گرانولاسیون تحریک میکند در حالیکه پاساژ اولیه فیبروبلاست های دیپلوئید انسانی تحت کشش مکانیکی آپوپتوزیس کم را نشان دادند یا اینکه اصلا نشان ندادند. Kippenberger et al[27] روی سلول های HaCat نشان دادند که کشش مکانیکی فعال سازی گیرنده فاکتور رشد اپیدرمی (EGFR) را باعث میگردند که به معنی فعال سازی عملی سلول ها می باشد. آنها در آزمایشاتی نشان دادند که کشش مکانیکی سلول ها را در برابر آغاز آپوپتوزیس محافظت میکند و اینکه افزایش در تعداد سلول های کشت در پاسخ به استرس مکانیکی حداقل در قسمتی به علت سرکوب آپپتوزیس می باشد. Ferreira et al[34] در مقاله ای نشان دادند که رت های ویستار (10 رت نر متولدشده از پدر و مادر مشابه) که در آنها تزریق دی اکسید کربن زیر پوستی صورت گرفته است منجر به افزایش بازگشت کلاژن در پوست در مقایسه با پوست حیوانات تزریق شده با محلول نمک شد. علاوه براین، بعد از تزریق درن پوستی گاز ، کلاژن متراکم تر بود و آرایشش در پوست حیوانات مسن مشابه با پوست حیوانات جوان بود. این یافته ها جالب هستند و در توافق با آزمایشات Kippenberger et al[27] می باشد که انواع خاصی از کربوکسی تراپی را به عنوان یک عامل ضد پیری طبیعی در نظر گرفتند که تاثیرات رگ زائی و بهبود غذایی را همانند تاثیرات القا شده در سلول ها بوسیله نیروهای مکانیکی جریان گاز و حجم گاز ارتباط دادند. هرچند، برای توضیح جزئی و کامل این مکانیسم ها نیاز به تحقیقات بیشتری دارد.